کدخبر: ۲۸۵
۰۶ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۳۷
چاپ

نگاهی به نمایش «چهارراه»

خواب هایی به زبان ِ بهترین شعرها و بدترین تهمت‌ها

خواب هایی به زبان ِ بهترین شعرها و بدترین تهمت‌ها

صبح سینما/رامین مارالی:شاید تئاتراز میان گونه های دیگر هنری بیشترین آسیب را در دوران پاندمی ویروس کرونا متحمل شده؛ هنری که همواره در ایران مهجور بوده و با تمام محدودیت ها و نا ملایمت ها مسیر خود را ادامه داده است.گونه های دیگر هنری در این مدت از حداقل هایی برخوردار بودند و یا با تغییر مسیر و بستر عرضه توانسته اند کمی اوضاع را کنترل کنند.پخش زنده فیلم اجرای «چهارراه» بهرام بیضایی، برای اولین بار در یوتیوب این موضوع را یادآوری می کند که در این مدت چقدر از تئاتر دور شده ایم و بار دیگر لذت تماشای یک نمایش را در سالن تئاتر برایمان شبیه سازی می کند.چه نمایشی را که مشغله های روزمره فرصت تماشای شان را از ما گرفت و چه نمایش هایی که به خاطر کج سلیقه گی و تنگ نظری هرگز مجال اجرا نیافتند.«چهار راه» همان رنگ بویی را داشت که دیگر آثار استاد بهرام بیضایی از آن برخوردار بودند. یازده سال از مهاجرت استاد از کشور می گذرد و دریغ که در این ایام چه آثار می توانست در داخل ایران توسط ایشان خلق شود.

 

«چهارراه» طغیان بیضایی است؛ نمایش هایی که می توانست در یک دهه گذشته روی صحنه ببرد؛ فیلم هایی که می توانست بسازد.«نهال فرخی» چندین بار در طول نمایش حرف های «سارنگ سهش» را به نمایش نامه هایی تشبیه می کند که هرگز مجال نوشتنش فراهم نشده؛ مردی که رنج های حقیقی اش به قصه های غیر واقعی و خیالی تشبیه می شود.لحظه لحظه نمایش از وطن سخن گفته می شود.وطنی که هویت خود را باخته و هر آن چیزی که در آن به نام وطن یافت می شود ریشه ای غیر از خود آن دارد.مجموعه ای از سخنرانی هایی که شبیه به نریشن های تبلیغات تلویزیونی است و در انتهای هر کدام محصول وطن به یک کشور دیگر نسبت داده می شود و از سویی مردم را تشویق می کند که آن کالا را نه بخاطر کیفیت بلکه بخاطر جوایز قرعه کشی های آن که شامل هدایای مذهبی می شود خریداری کنند.ما انحطاط مردمانی را می بینیم که مانند ربات هایی به روزمرگی افتاده اند و هر لحظه با تحریف و سانسور مواجه اند؛ افرادی که دارای تفکر و ذوق هستند از فعالیت محروم شدند و سال های طولانی را از دست داده اند.

 

بیضایی در نقد نگاه وابسته به مذهب و ریا از انسان هایی سخن می گوید که تن داده اند که افرادی درباره خصوصی ترین مسائل شان تصمیم بگیرند و آن ها را باز خواست کنند.او با نقد جامعه اش نه تنها انسان ها را تشویق به وطن ستیزی نکرده؛ حتی آن هایی که از وطن(هویت خودشان) فاصله گرفته اند یا به نوعی تبعید شده اند را تشویق می کند تا به اصل خویش برگردند و برای به ثمر نشستن نهال امید در وطن خودشان تلاش کنند؛ حتی اگر در این وطن، انسان با بدترین تهمت ها مواجه شود؛ آن را سرچشمه امید و زندگی می داند و گریز از آن را مانند فراموشی خود. جهان«چهارراه »شباهت زیادی به احوالات خالقش دارد و بیضایی با تلفیق فرم و محتوا یک اثر را در قالبی مدرن همراه با ریشه های کلاسیک به نمایش گذاشته است.